شبکه یک - 10 آذر 1402

"جهانی شدن"، از نوع بسیجی (گزارش به جوانان بسیجی دهه ۱۴۰۰)

نشست (ایران در منطقه چه می‌کند؟) _ دانشگاه شهید محمد منتظری _ مشهد ۱۳۹۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم

عنوانی که دوستان فرمودند اشاره به سیاست‌های راهبردی انقلاب اسلامی هم در دوران دفاع مقدس و هم دوران مقاومت اسلامی است که در منطقه در جریان است. متمرکز بشویم روی آن بُعدی که طبیعتاً بحث راهبردهای نظامی و استراتژی‌های عملیاتی نیست. نه امام نه رهبری طبیعتاً‌ در این خصوص تخصصی ندارند وارد نشدند جنگ بعد از 8 سال مقاومت علاوه بر ابعاد فرهنگی و ایدئولوژیک آن، یک پیروزی مهم راهبردی نظامی هم بود آن 8 سال جنگ یک جهانی بود، جنگ جهانی سوم در قرن بیستم بود. به دلیل این که از 20 کشور آن طرف جبهه به نحوی شرق و غرب مشارکت داشتند دور و نزدیک. و این طرف ایران تنها بود. در تحریم مطلق تسلیحاتی، نظامی و این قبیل مسائل. امام با آن عزت رفت بزرگترین تشییع جنازه تاریخ بشر و صدام با آن ذلت اعدام شد به دست همان کسانی که صدام آنها را کوبید و خوردشان کرد و توسط انقلاب اسلامی حمایت شدند همان‌ها بالاخره صدام را به دار کشیدند. جنگ 8 ساله تمام قدرت‌های رسمی دنیا که با هم اختلاف داشتند آن‌جا همه با هم کنار هم بودند. میلیاردها دلار نفتی را کمک او می‌کردند. آخرین سلاح‌های مدرن ارتش‌های غرب و شرق که خودشان با هم اختلاف داشتند سر قضیه جنگ با هم متحد بودند حالا توضیح می‌دهم چرا. این طرف هم تحریم مطلق یعنی سیم خاردار هم به بچه‌های ما نمی‌دادند چه برسد به اسلحه. آن موقع هم ما اصلاً قدرت تولید اسلحه نداشتیم چیزی بلد نبودیم نه امکاناتی داشتیم نه هیچی. اول انقلاب بود. خب آن جنگ را بعد از 8 سال مقاومت در برابر یک جنگ جهانی بچه‌های ما بردند برای اولین بار در این چند قرن گذشته جنگی شد که یک میلی‌متر از خاک ایران از ایران جدا نشد بلکه وقتی که قطعنامه امضاء شد نیروهای ما آن طرف مرز نفوذ کرده بودند و حضور داشتند در این جنگی که الآن در منطقه در جریان است اگر با دقت تحلیلی و با چشم مسلّح نگاه کنید این جنگ ادامه همان جنگ است. دقیقاً تمام جریان‌هایی که در جنگ 8 ساله کنار صدام بودند همه‌شان دارند می‌جنگند. عراق بعد از صدام که فکر کردند در دامن آمریکا افتاد و می‌خواست قورتش بدهد دید توی گلویش گیر کرد امروز عراق از چنگ آمریکا خارج شد و در خدمت مردم مسلمان انقلابی عراق است. یک جنگ جدیدی که ادامه همان جنگ است و همان‌ها هستند در عراق و سوریه درگیر آن جنگ هستند همه آن طرف هستند. بعد از این که آمریکا مجبور شد به تدریج از آمریکا اخراج شد مجبور شد دمش را به کولش بگذارد برود چون این‌ها فکر کردند که این‌ها به عراق و افغانستان می‌آیند و می‌مانند آمریکایی‌ها همانطور که جاهایی را که قبلاً اشغال کرده‌اند تا آخر مانده‌اند حکومت حاکم بر آن‌ها تعیین می‌کنند. اولاً آمدند آن بِرِمر یک سرهنگ نظامی ارتش آمریکا را به عنوان رئیس کل عراق گذاشتند فکر کردند این‌طوری است خب انقلاب نگذاشت این‌ها در عراق و افغانستان بمانند. گفتند نیروهای انقلاب اسلامی ما را از عراق و افغانستان بیرون کردند پروژه بعدی روی سوریه رفت که تنها کشور عربی بود که به فلسطین خیانت نکرده بود این تنها حلقه زنجیره مقاومت عربی بود گرچه از همه جهات مثل همه دولت‌های عربی دیگرقابل دفاع نیست اما از این جهت متفاوت بود که تمام دولت‌های عربی به مسئله فلسطین خیانت کردند اسرائیل را به رسمیت شناختند و رابطه برقرار کردند. تنها کشور عربی که به فلسطین خیانت نکرد تنها دولت عربی که خیانت نکرد سوریه بود. سوریه اگر نبود نه حزب‌الله می‌توانست اسرائیل را در سه – چهار جنگ پی‌درپی شکست بدهد نه لبنان آزاد می‌شد نه غزه مقاومت می‌کرد، و این اتفاق‌ها و شکست‌های پی‌درپی اسرائیل هیچ کدام نمی‌افتاد. اولاً اسرائیل تا لب پرتگاه آمد و از آن طرف بیداری اسلامی در کشورهای عربی شروع شد. در سوریه چه کار می‌کنیم؟ برای چه عراق؟ به لحاظ مبانی استراتژی نظامی آیا منطقی است یا نه؟ با منطق جنگی می‌سازد یا نه؟ منطق عقلایی مبارزه، دوم این که آیا با منافع ملی ما سازگار است؟ آیا منافع ملی ایران در این کارها هست؟ سوم این که با میانی مکتبی و ایدئولوژیک ما به عنوان مسلمان و به عنوان یک انقلاب بین‌المللی چه نسبتی دارد؟

بعد از این که زنجیره مقاومت اسلامی کشورهای عربی شروع شد و مردم با شعارهای الله اکبر از مصلاهای نماز جمعه در تمام کشورهای عربی حرکت کردند به این معنا یک بیداری اسلامی بود نه بهار عربی به مفهوم ناسیونالیزم قومی عربی و غیر اسلامی. شعارها تکبیر بود از مصلاهای نمازجمعه‌ها آغاز شد چه در مصر، چه در لیبی، چه در بحرین، یمن، همه جا و در عربستان. این‌ها دیدند که دو – سه‌تا اتفاق افتاده،‌ حالا دوستان هرجا سؤالی، ابهامی، نکته‌ای یا نظری غیر از نظر بنده دارند بفرمایید در حدی که بلد هستم جواب بدهم.

صحنه منطقه چگونه بود؟ که ما در مقاومت منطقه چقدر نقش داریم؟ اولاً چقدر واقعاً نقش داریم؟ دولت عراق و دولت سوریه هر دو گفتند اگر مشورت‌های نظامی ایران نبود این‌ها قطعاً کل عراق و کل سوریه را می‌گرفتند در اثر خیانتی که در موصل شد، در بین بعضی از سران نفوذی عراق یا داخل حکومت، آن خیزی که این‌ها برداشتند و کل استان الانبار را گرفتند تفلیک، فلوجه، رمادی، همه را یک مرتبه گرفتند و بعد در جاده به سمت بغداد گاز می‌دادند و به سمت ورودی‌های بغداد رسیدند و یک نصفه روز دیگر اگر با همان سرعت می‌آمدند کل کربلا و نجف را هم می‌گرفتند یعنی کل عراق سقوط می‌کرد سوریه تا دمشق پایتخت سوریه در محاصره کامل افتاد حتی نفر دوم حکومت سوریه خیانت کرد فرار کرد رفت. تا کاخ ریاست جمهوری پشت دیوار آن این‌ها آمدند درگیری بود و سه چهارم سوریه کلاً دست این‌ها افتاده بود دمشق هم داشت سقوط می‌کرد جنگ‌های خیابانی بود. سوریه اعلام کرد اگر راهنمایی‌های نظامی و اطلاعاتی و تاکتیک جنگی را کمک نکرده بودند سوریه سقوط کرده بود. خب پس این یک چیز مسلّمی است و چیزی نیست که کسی بخواهد مخفی کند اولاً یک افتخار بزرگ برای ایران است که قدرت نظامی و عملیاتی آن به حدی رسیده که بدون این که ایران مستقیم وارد جنگی بشوند با تجربه 8 سال مقاومت توانستند دوتا کشور اسلامی را از سقوط نجات بدهند. چندتا اتفاق مهم در منطقه می‌افتد. 1) مقاومت ضد صهیونیستی در لبنان، در عراق و سوریه، شما ببینید اسرائیل در چهار جنگ پی‌درپی برای اولین بار در تاریخ صهیونیزم شکست خورد این‌ها عقب‌نشینی کردند لب پرتگاه بود یک هول دیگر می‌خواست. ولی این جنگ‌های داخلی را راه انداختند در سوریه و در عراق، که کل نیروهای مقاومت درگیر حفظ خودشان شدند علیه اسرائیل عملیات دیگری انجام نشد. نگویید اسرائیل مهم نیست یک کشور کوچک چند وجبی، اسرائیل خط مقدم کل استعمار غرب در منطقه است اسرائیل اگر سقوط کند که قبلاً سقوط اسرائیل افسانه بود ولی الآن دارد واقعیت می‌شود اگر اسرائیل سقوط کند انگار دژ بزرگ استعمار غرب در جهان اسلام کلاً شکسته است این به عنوان نماد شکست کامل غرب تلقی می‌شود چون تمام غرب پشت سر اسرائیل هستند حتی شرق و غرب خیلی جاها این‌ها نفوذ دارند این که شکست یعنی تاریخ جدیدی آغاز می‌شود بعد از دو قرن شکست‌های پی‌درپی مسلمین و نفوذ استعماری غرب در کشورهای اسلامی که آمدند مخصوصاً بعد از جنگ بین‌الملل اول و دوم تمام کشورهای اسلامی را بین خودشان تقسیم کردند بخشی‌شان سهم انگلیس شد بخشی فرانسه و بخشی قبل از کمونیست‌ها سهم روسیه تزاری شد و بعد از کمونیست‌ها تا وقتی که شوروی بوده و بخش‌های کوچک‌تر هم بعضی از کشورهای دیگر، مثلاً در آفریقا و این طرف و آن طرف، یا فرض کنید شرق آسیا گرفتار امثال پرتغال و هلند و این چیزها هم بودند. این تاریخ 200 سال استعمارزدگی و ذلت بطور کامل بهم خواهد ریخت چون الآن که دارد بهم می‌ریزد و این جنگ‌های داخلی در منطقه برای این است که آن‌ رژیم‌های وابسته حفظ بشوند این بهار اسلامی در کشورهای عربی چهارتا کشور عربی ظرف مدت کوتاهی سقوط کرد و مثل یک دومینو داشت می‌رفت که همه این‌ها با هم بیفتند تنها راه برای یک) حفظ اسرائیل. دو) حفظ رژیم‌های عربی در منطقه، رژیم‌های دیکتاتور و فاسد، سه) مهار و کنترل بیداری اسلامی و روح انقلابی دینی که در تمام جهان اسلام و جهان عرب گسترش پیدا کرد و بعد از کشورهای شیعه وارد کشورهای اهل سنت شد و همه جا شعارهای اسلامی انقلابی، ضد حکومت، ضد اسرائیل می‌دادند این را مهار کنند و به جنگ داخلی و جنگ مذهبی،‌ جنگ شیعه و سنی،‌ جنگ سلفی، علوی تبدیل کنند و نفت و انرژی را در منطقه که داشت بطور کامل از کنترل آن‌ها خارج می‌شد دوباره حفظ کنند رژیم‌های عربی منطقه را که داشتند سقوط می‌کردند دوباره برگردانند و احیاء کنند و تحکیم کنند و... تمام این‌ها را پشت قضایای سوریه و عراق ببینید و از بُعد منافع ملی. پشت داعش، داعش یک جلو صحنه دارد یک پشت صحنه دارد جلوی صحنه آن دو تیپ آدم هستند یک عده مزدور، پول می‌گیرند می‌جنگند، در عراق و سوریه و از ده‌ها کشور دیگر، یک عده‌شان مزدور هستند حتی بعضی‌هایشان اعضای ارتش‌های رسمی بعضی از کشورها هستند که لباس شخصی پوشیدند و صورت‌شان را می‌پوشانند و ریش می‌گذارند! عرق‌هایش را خورده حالا آمده شعارهای انقلابی می‌دهد! یک قشر این‌ها هستند. یک قشر هم چند هزار بچه‌های ساده‌ای که فکر می‌کنند این یک نبرد برای تشکیل خلافت اسلامی و حکومت اسلامی است و بازی خوردند فریب خوردند فریب این شست‌وشوی مغزی و جنگ روانی بسیار پیچیده‌ای که در رسانه‌ها و ماهواره‌ها چند سال است در جریان است. معمولاً این‌هایی که عملیات‌های انتحاری انجام می‌دهند که خیلی خطرناک جلو می‌آیند معمولاً این‌ها تیپ دوم هستند نه آن دسته اول. چون جاهای خطرناک دسته اول این دسته دوم را جلو می‌فرستند. جاهایی که این‌ها مقاومت می‌کنند همین دسته دوم هستند نه دسته اول. ماجرای دسته دوم چه بود؟ ماجرایش این بود که در تمام جهان اسلام جوان‌های سنی انقلابی الگو نداشتند این‌ها برای اولین بار بعد از این که ده‌ها سال ذلت عرب را دیده بودند که همه جا عرب در برابر قدرت‌های غربی، انگلیس، فرانسه، آمریکا و اسرائیل تحقیر شده بودند و هر جنگی که با اسرائیل داشتند شکست خوردند حتی یک جنگی هم که زمان ناصر،‌ مصر یک پیروزی موقتی به دست آورد باز آن را هم باختند از دست دادند رفت که باز خود جمال عبدالناصر هم دق کرد، قهرمان عرب بود. بعد دیدند حزب‌الله با دست خالی، با سلاح‌های ساده با عملیات‌های استشهادی عاقلانه، استنتحاری احمقانه نه، که یکی توی بازار، توی مسجد، توی حسینیه انجام می‌دهند. عملیات انتحاری احمق‌ها کشتن افراد بی‌گناه که یک) چه کسانی را دارید می‌کشید؟ دو) به لحاظ نظامی این‌ها چه فایده‌ای برایتان دارد؟ این دوتا محاسبات در این کارها نیست برو توی مسجد، توی خیابان، مردم معمولی، این هنری است؟ اگر هنر داشتید هنر کارها و عملیات‌های استشهادی بود که حزب‌الله در لبنان و اسرائیل انجام می‌داد. مثلاً چهارتا عملیات استشهادی در دهه 60 کرد چهارتا شهید دادند چند صد کماندوی آمریکایی،‌ فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی را در لبنان کشتند که آن‌ها آمده بودند اشغال کرده بودند. چهارتا شهید. چهارتا عملیات استشهادی، 4 نفر در برابر چهارصد نفر. آن هم نه مردم و آدم‌های بی‌گناه، نیروی نظامی اشغالگر. خب این عملیات استشهادی عاقلانه هم هست. اخلاقی هم هست چون دشمن مسلّح نظامی است. کشتن مردم بی‌گناه و زائر نه اخلاقی است نه عقلانی و عاقلانه است یعنی سود نظامی هم برایتان ندارد مثلاً یکی از بچه‌های استشهادی حزب‌الله خودش را با مواد منفجره توی مقر اسرائیلی‌ها کوبید آن موقع که اسرائیل یک مجروح تا قبل از حزب‌الله نداده بود اگر اسرائیل یک مجروح می‌داد واویلا بود. آن زمان رسم بود مثلاً اسیر می‌دادند مثلاً هزار نفر را آزاد می‌کردند که یک اسیرشان را پس بگیرند یا جنازه یک کشته را پس بگیرند که اصلاً کشته هم نمی‌دادند. همیشه یک در برابر هزار بود. این معادله عوض شد، عکس شد، شد 4تا شهید در برابر 400تا کشته، افسر، کماندو، خب این‌ها باعث شد که یک تعداد کمی شهید این ارتش‌های اشغالگر دم‌شان را روی کول‌شان گذاشتند ناتو و آمریکا همه از لبنان فرار کردند اسرائیل هم مجبور شد عقب‌نشینی کند اسرائیل نصف لبنان را گرفته بود که بیروت دست اسرائیل بود و همین بچه‌های حزب‌الله با عملیات‌های این‌طوری عقب‌شان زدند. لبنان آزاد شد اولین شکست تاریخ اسرائیل. تا این جنگ‌های سال‌های اخیر جنگ 33 روزه، 22 روزه، لبنان، غزه، 4تا جنگ پشت سر هم از هر 4تا اسرائیل شکست خورد. اصلاً سابقه نداشته. این‌ها در جنگ 6 روزه 1976 ، 40 سال پیش، ارتش عربی به جنگ اسرائیل آمدند یک جنگ 6 روزه شده که قوی‌ترین کشورهای عربی بودند به دست اسرائیل شکست خوردند شکست مفتضحانه‌ای که از همه این کشورها بخش‌های مهمی را اسرائیل گرفته، از مصر گرفت،‌ از اردن گرفت، از سوریه گرفت، از سوریه جولان را، از همه این‌ها گرفته، همیشه اسرائیل بزرگ‌تر شده، غصب کرده اولین باری که نتوانست بزرگ بشود به دست اردوگاه انقلاب اسلامی بود و اولین باری که شروع به کوچک شدن کرده،‌ عقب‌نشینی‌های این‌طوری بوده که این‌ها سابقه نداشته. ببینید این‌ها کارهای بزرگی است نخست‌وزیر اسرائیل در جنگ 6 روزه گفت ما اولین بار در تاریخ اسرائیل جلسه هیئت دولت را در زیرزمین مجبور شدیم برگزار کنیم یعنی اسرائیل برای اولین بار نمی‌توانیم از خودمان دفاع کنیم در حالی که این‌ها شعارشان این بود که می‌گفتند تا عراق، کشورهای عربی از مصر تا عراق برای ماست، توهین می‌کردند. یک فیلمی در اینترنت هست همین الآن بزنید. این محمود عباس ابو مازن، این سابقاً جزء چریک‌های فلسطینی بود منتهی خیانت کرد و ذلیل و پست و به یک پلیس محلی اسرائیلی‌ها تبدیل شد بعد از عرفات این آمد که سازش با اسرائیل را ادامه داد – خواهش می‌کنم این فیلم را در اینرتنت سرچ کنید ببینید – تازه رئیس جمهور آمریکا جان کری نه، وزیر خارجه‌اش ایستاده، دو- سه‌تا مقام اروپایی هم هستند این بیچاره بدبخت مفلوک حقیر جلوی دوربین‌ها وقت خداحافظی آمده جلو، دستش را دراز می‌کند که او به او دست بدهد. وزیر خارجه آمریکا دستش را عقب می‌گیرد و به او دست نمی‌دهد. یعنی نوکری بکن، خیانت بکن، این‌قدر هم برایت احترام قائل نمی‌شوند. اقلاً جلوی دوربین یک دستی به او بده. دست دادن مگر چیست؟ دست نمی‌دهد، دستش را عقب می‌کشید این دستش روی هواست، این‌طوری این‌طوری می‌کند که یک کسی پیدا بشود به او دست بدهد! بعد دستش را پایین می‌آورد و توی جیبش می‌کند. تهش این است. این‌ها همیشه کل اعراب و حکومت‌ها را تحقیر کردند و همه آن‌ها به این‌ها باج دادند و همه‌شان پشت صحنه با این‌ها ساختند.

خب آن دسته دوم داعش، قربانیان دسته اول هستند و الا چند هزار بچه از اروپا و آمریکا بلند شده آمده سوریه، برای خلافت اسلامی، این معلوم است که مزدور و جاسوس نیست آن‌جا بزرگ شدند و در آن‌جا درس خواندند زندگی کردند، در آن‌جا تحقیر شدند، مسلمان‌ها بخصوص این‌هایی که نژادهای مهاجر هستند خیلی تحقیر می‌شوند بخصوص در اروپا بیشتر. خب این عقده‌ها تلمبار شده، عکس‌های قبل از این که به عراق و سوریه بیایند منتشر می‌کنند طرف دوست دختر دارد، دوست پسر دارد، ژیگول و بی‌حجاب هستند بعد یک مرتبه متحول شده یا ادای آدم‌های متحول را درمی‌آورد، پسره دومن ریش می‌گذارد دختره هم پوشیه می‌زند و الله اکبر می‌گویند!‌ اما پشت سر این جریان، منطقه و داعش چیست؟ پشت صحنه تمام قدرت‌های دیکتاتوری و حکومت‌های منطقه هستند. یعنی از حکومت آل سعود، قطر، امارات، حکومتها بگیرید تا اردن، ترکیه، عربستان، سرویس‌های نظامی و جاسوسی کشورهای دیگری هم دورتر مثل مراکش، جاهای مختلف هستند. بعد آمریکا حضور مستقیم دارد. هواپیمای آمریکا در یمن مردم یمن را بمباران می‌کنند خلبان‌ها آمریکایی هستند، خلبان‌ها اسرائیلی و انگلیسی هستند. اسرائیل صریح گفت داعش به نفع ماست چون نبرد اسلام و صهیونیزم را به نبرد مسلمان با مسلمان تبدیل کرد کمک‌شان می‌کنند. داعش اعلام کرد هرکس راهپیمایی روز قدس برود مرتد است! کافر است! بعد گفت ما با اسرائیل الآن اصلاً مسئله‌ای نداریم ما با اسرائیل کاری نداریم مسئله ما حکومت عراق و سوریه است. خب یعنی دشمن خود مسلمان‌ها و عرب‌ها هستند نه اسرائیل. انگلیس، فرانسه و ناتو، همه در سخنرانی‌ها علیه داعش حرف می‌زنند ولی در صحنه عمل، افسران‌شان در منطقه حضور دارند. در حلب، افسرانی از ده – بیست کشور عربی و غربی و اسرائیلی محاصره شدند. در عراق، در همین موصل، افسران بعضی از این کشورها هستند، این که گفتم یک جنگ جهانی است. یک هدف آن قطعاً نفت و گاز عراق و سوریه است. یک هدف، شکستن جبهه مقاومت است یک هدف گفتند ایران به یک ابرقدرت تبدیل شده است. خب این حرف را کسینجر گفت که ایران دوباره همان اقتدار دوره هخامنشی را پیدا کرده، از مرزهای هند، افغانستان و پاکستان، شبه جزیره هند، و آسیای میانه بود تا همین فلسطین و مدیترانه و شمال آفریقا. خب رسماً مقامات درجه یک نظریه‌پرداز غربی اعلام کردند جمهوری اسلامی از شبه جزیره هند تا شمال آفریقا قدرت اول است، هم از نظر نظامی، هم سیاسی، هم نفوذ آن در مردم برای این که همه را تحریک کنند. فارس‌ها می‌خواهند بر عرب‌ها، بر ترکیه، بر شمال آفریقا و آفریقا مسلط بشوند دوباره این‌ها قدرت اول شدند تا ایران نخواهد هیچ مسئله‌ای حل نمی‌شود ایران نمی‌گذارد این مسائل تمام شود. برای ترساندن آن‌ها، در عین حال اعتراف کردند که ایران قدرت اول منطقه در غرب آسیا و شمال آفریقاست که حساس‌ترین منطقه جهان است. معاون اوباما با یک ادبیات دیگری گفت معاون او صریح‌تر گفت در این قرن جدید میلادی چهارتا قدرت در جهان تعیین کننده هستند گفت آمریکا و چین و ایران و روسیه، این چهارتا تعیین کننده وضعیت سیاسی جهان در این قرن خواهند بود و این خیلی حرف مهمی است. ایران نه از نظر وسعت کشورمان، نه جمعیت‌مان، نه سوابق‌مان، بالاخره هر کدام این سه‌تا سرریز جمعیت‌هایشان چند برابر جمعیت ماست. وسعیت کشورهایشان چندین برابر ماست. قدرت‌های حاکم جهانی ایران تا 40 سال پیش یک کشور مستعمره تحت سلطه درجه 2 و 3 بوده، حالا دارند این را می‌گویند. حتی می‌خواهم عرض کنم اگر کسانی از زاویه منافع ملی و اقتدار ملی می‌اندیشند کاری خیلی به اسلام و مستضعف و انقلاب و مستکبر ندارند باز این را بدانند که برای اولین بار دشمنان این ملت دارند اعتراف و اعلام می‌کنند که ایران در چند قرن گذشته هیچ وقت این‌قدر قوی و عزیز و تأثیرگذار نبوده است و الآن این یک کشور تعیین کننده شده است. اگر می‌گوییم منافع ملی، ما به عنوان ایرانی به غرور ملی و اقتدار ملی کار داریم ما به اسلام یا به انقلاب کاری نداریم ما به عنوان ایرانی، خب به عنوان ایرانی، ایران زمان شاه یک ایران ذلیل وابسته‌ای که ده‌ها هزار مستشار آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی در ایران بودند همه جا دست این‌ها بود. از ارتش تا رئیس دانشگاه را تعیین می‌کردند تا رادیو و تلویزیون، همه‌اش تحت کنترل حداقل در کمترین وقت حدود 50 هزار – 60 هزار آمریکایی و انگلیسی در ایران بودند که همه چیز تحت کنترل این‌ها بوده، یک کشور درجه 2 و 3 و 4 که عقب‌مانده بوده و در تمام دوران زمان شاه بروید ببینید ابتکار و اختراعی اگر ثبت شده؟ تولید علمی در دانشگاه‌ها نبوده. الآن 5 میلیون دانشجو در ایران مشغول هستند غیر از میلیون‌ها فارغ‌التحصیل. با این که جمعیت دو برابر شده، ولی صد هزار تا 5 میلیون و چند برابر شده است. خب این سرعت رشد دانشگاه‌ها و از نظر علمی هم که خود ایران و دنیا اعلام کرد که ایران سریع‌ترین ضریب رشد در جهان را به لحاظ تولید علم در جهان داشته است. از نظر نظامی فقط واردات می‌کرد و فرماندهان زمان شاه حتی اجازه این که... می‌گفتند یک هلی‌کوپتر و هواپیمای آمریکایی می‌آمد خلبان و گروهبان و معاون آن اجازه نمی‌دادند و ژنرال ما حق نداشتند به این هلی‌کوپتر و هواپیما نزدیک بشوند یک پیچ می‌خواستند بپیچانند پول می‌گرفتند و آدم برای پیچاندن پیچ‌ها می‌آوردند. این‌طوری تحقیر می‌کردند. خب آن وضع نظامی‌اش بوده، آن وضع علمی، این وضع نظامی الآن، این از نظر اقتدار ملی و غرور ملی اگر نگاه کنید یک ایران ذلیل که به عنون نوکر و مستعمره شناخته می‌شود کمترین کارش این بود که بحرین را شاه داد جدا شد و تسلیم انگلیس‌ها شد و جدا شد این کمترین آن بود و الا کل ایران را فروخته بودند. یک بُعد دیگر از بُعد منافع ملی در سوریه و عراق و منطقه چه کار می‌کنیم؟ فرض کنید ما در سوریه و عراق، کمک مشورتی نمی‌دادیم ما که آن‌جا وارد جنگ نشدیم. موج حداقل چندصد هزار داوطلب برای رفتن به آن‌جا آماده هستند یک هفته نشده داوطلب است که برود. چقدر پارتی‌بازی می‌کنند که بروند. این‌هایی که گاهی می‌روند شهید می‌شوند می‌دانید بعضی‌هایشان گاهی به عنوان زیارت رفتند، از طریق لبنان رفتند، خیلی‌هایشان این‌طوری رفتند که اینها گفتند لااقل یک سازماندهی بکنیم یک نظمی باشد که اگر کسی رفت آن‌جا گم شد ما بفهمیم که چه کسی بوده و کجا رفته! صدها شهید دادیم.

فرض کنید ایران کمک مستشاری نمی‌کرد عراق و سوریه قطعاً دست داعش می‌افتاد در واقع بطور کامل دست اسرائیل و آمریکا می‌افتاد. حالا چه بلاهایی آن‌جا بر سر مردم این‌جا درمی‌آوردند تسلط بر این‌ها، تجزیه این کشورها، غارت‌شان. همه چیز. همین الآن که این کارها نشده ببینید چقدر مصیبت کشیدند. خب ما بگوییم به ما چه؟! ما به مردم عراق و سوریه که مسلمان هم نیستند به ما چه؟ ما می‌خواهیم به ایران می‌اندیشیم! هم پشت صحنه‌ای‌هایشان بارها گفتند هم خود این‌ها که جلوی خط مقدم بودند بارها گفتند. یک هدف اصلی این‌ها بلکه اصلی‌ترین هدف‌شان ایران است. آن دسته دوم داعشی‌ها که بازی خوردند و الا روحیات ضد استعماری دارند خب این تیکه‌هایی که کنترل‌شان دررفت تمام کشورهای به اصطلاح پیشرفته امنیتی جهان را در فرانسه، در آلمان، در خود آمریکا، در بلژیک، در هلند، در ایتالیا، در همه جا عملیات کردند. باز هم می‌توانند بکنند. یکی از نگرانی‌های غربی‌ها این است که گفتند اگر ما اجازه بدهیم جنگ در سوریه و عراق تمام بشود و این‌ها آن‌جا شکست بخورند بعد این‌ها می‌خواهند کجا بروند؟ یکی از جاهایی که می‌آیند حتماً داخل اروپا و آمریکا می‌آیند چون چند هزار نفر از این‌جاها بلند شدند آمدند. بهتر است این‌ها همان‌جا باشند هم از بین بروند برنگردند و هم به جبهه مقاومت ضربه بزنند و الا شما می‌خواهید خلافت اسلامی درست کنید از توی کشورهای اسلامی و سنی و عربی فقط یک سوریه باید خلافت اسلامی داشته باشد که به اسرائیل خیانت نکرده؟ خب اول برو در حجاز و عربستان که مکه و مدینه آن‌جاست. اول بروید آن‌جا خلافت اسلامی درست کنید ببینیم چطوری است؟ بعد بیایید عراق و سوریه خلافت اسلامی بکنید. چرا در حجاز نمی‌روید خلافت کنید؟ مراکش؟ اردن؟ قطر؟ یک کشور کوچولوی پر از دلارهای نفتی. یک خلافت اسلامی کوچولو درست بکنیم ببینیم چطوری است! خلافت اسلامی نباید بشود. حکومت‌های خانوادگی، طبقاتی، ارثی، و فاسد. نه. تنها کشوری که الآن صحبت از خلافت اسلامی است سوریه است حتی لیبی هم که قزافی رفت، خب در لیبی خلافت اسلامی درست کنند. آن‌جا هم به سه کشور تجزیه می‌کنند! این‌ها اگر سوریه را بگیرند حداقل به سه کشور تجزیه می‌کنند. عراق به سه کشور تجزیه می‌شود. ایران را در برنامه‌هایشان نوشتند که ایران به 5 تا 7 کشور باید تقسیم بشود اگر این‌ها در عراق و سوریه پیروز می‌شدند یا بشوند هدف اصلی‌شان ایران است. از شرق هم هستند در منطقه افغانستان و پاکستان هم بعضی از این‌ها این موضوع را دارند دنبال می‌کنند در غرب هم در عراق خواهند بود. سواحل جنوبی هم که بعضی از همین حکومت‌ها هستند. در شمال هم کسانی با این‌ها ارتباط دارند، در بعضی از جمهوری‌های آسیای میانه، جنگ مسلمان با مسلمان است. جنگ اسلام و استکبار نیست. اسم آن را جنگ مذهبی می‌گذارند. نقشه ایران را رسماً این‌ها منتشر کردند این‌ها که می‌گویند منافع ملی، نقشه ایران را منتشر کردند دقیقاً دوتا نظریه دادند یکی این که ایران به 5 ایران کوچک باید تقسیم بشود. تقسیمات بر اساس قومیت یا مذهب. مثلاً آذربایجان شرقی – غربی با بخشی از استان‌های دیگر جدا می‌شود کردستان جدا بشود، سیستان و بلوچستان جدا. ایران در برنامه رسمی‌شان جنگ قومی راه بیندازند بین فارس و ترک و عرب و بلوچ و شیعه و سنی که همه هم به عنوان این که غرور قومیتی من است غرور مذهبی من است، ایران در برنامه‌شان این است که از عراق و سوریه وضعش خراب‌تر بشود در یک جنگ داخلی که اسم آن جنگ داخلی است پشت آن جنگ جهانی است، مگر در سوریه و عراق فقط جنگ داخلی است؟ در سوریه و عراق 20- 30تا کشور اسلحه می‌دهند، پول می‌دهند اینها منتظر هستند یک درگیری شروع بشود قومی، مذهبی، حالا مثلاً سال 88 سر انتخابات. آن فقط در تهران بود، جاهای دیگر نبود. چون در تهران نتیجه انتخابات با اغلب کشور فرق داشت. خب حالا فرض می‌کنیم آن قضایای تهران چند ماه دیگر ادامه پیدا می‌کرد بعد یک مرتبه اسلحه هم توزیع می‌شد که اسلحه هم وارد کردند هست. یک مرتبه از این کوچه به آن کوچه، از این خیابان به آن خیابان، از این محله به آن محله در تهران به هم شروع به تیراندازی کنند. مثلاً در سیستان و بلوچستان در کردستان و در مرزهای خراسان یک اتفاقی بیفتد فرض کنید مسئولین یک کوتاهی بکنند، یک مشکلی برای مردمی در یک محله‌ای در یک منطقه‌ای پیش بیاید بعد بگویند ما چون شیعه نیستیم با ما این‌طوری کردند یا ما چون فارس نیستیم این‌طوری کردند درحالی که این بی‌عرضگی یا بی‌امکاناتی یک مسئول است. یک مرتبه درگیری کوچه و خیابان اول با چوب و چماق است بعد یک مرتبه اسلحه می‌کشد. بعد 20 روز، یک ماه ادامه پیدا کند و نتوانید مدیریت کنید و کنترل کنید، افراد دیگری به این‌ها ملحق بشوند جای دیگری شلوغ بشود. این‌ها را شوخی نگیریم حال در ایران نتوانستند و نمی‌توانند این کارها را بکنند برای این که ملت ما از هر قومیت و مذهبی که هستند واقعاً ملت هوشیاری هستند بعد هم دارند اطراف‌شان را می‌بینند چه خبر است؟ دارند می‌بینند سر عراق و سوریه و لیبی و یمن و افغانستان چه آمد؟ و این را بدانید اگر در این قضایا ما بخواهیم بی‌طرف و بی‌تفاوت باشیم نمی‌توانیم. حتی اگر غرور ملی هم نخواهیم. ممکن است یک کسی بگوید ما غرور ملی هم نمی‌خواهیم که حالا ما عظیم شدیم و امپراطوری و قدرت و... منافع ملی. ما اصلاً می‌خواهیم دنیوی‌مان را می‌خواهیم. همین در خطر است. منافع ملی‌تان در خطر است. مثل آن‌هایی که زمان جنگ صدام می‌گفتند این جنگ ایدئولوژیک و انقلابی است به ما چه! اصلاً بُعد ایدئولوژیک و انقلابی جنگ به کنار، به خاک کشورتان تجاوز شده، هزاران هزار کیلومتر از ایران را گرفتند، چند هزار روستا، ده‌ها شهر، بزرگ، کوچک، اشغال شده یا نابود شده، میلیون‌ها نفر آواره شدند. اقتصادی نگاه می‌کنیم منطقه نفت‌خیر کشورمان رفته! آن طرف صدام که آمده بود نمی‌گفت که ما آمدیم تجاوز کردیم، او می‌گفت عرب، اسم خوزستان را عربستان گذاشته بود یعنی به عنوان بخشی از ملت ایران، بعد هم مگر می‌گفت من ضد مذهب هستم؟ می‌گفت ایرانی‌ها مجوس هستند یعنی آتش‌پرست بودند این‌ها اصلاً مسلمان نیستند. حالا خودش چیست؟ بعثی یعنی ناسیونالیزم، قومیت عرب، نژادپرست، مثل نژادپرست ایران، آن نژادپرستی عربی بود و سکولار، لامذهب بلکه ضد مذهب. حالا اواخر جنگ دید دارد شکست می‌خورد و این طرف می‌دید مدام شعارهای اسلامی الله اکبر و جهاد است آخر جنگ آمد روی پرچم عراق نوشت الله اکبر و شعارهای اسلامی داد و الا بعثی‌ها ضد اسلام بودند.

آن زمان جنگ، یک سؤال ما این بود یک عده در ایران می‌گفتند ما ملی‌گرا و ناسیونالیزم هستیم. ملیت. نژاد ایرانی، ‌خاک ایران، زبان فارسی، اسلام دین عرب‌ها بوده، خب حالا شما که فارس و ضد عرب هستید اشغالگر بخشی از ایران را اشغال کرده، چرا نمی‌روید دفاع کنید؟ حداقل در 7- 8تا عملیات بودم ملی‌گرای نامسلمان ندیدیم دروغ می‌گویند نیامدند. کسانی که جنگیدند از خاک کشور دفاع کرد و شهید شدند بروید وصیت‌نامه‌هایشان را بخوانید مدام از اسلام و ایران اسلامی، از امام حسین(ع) و کربلا و از این‌ها گفتند. کسانی خاک ایران را حفظ کردند که اسلامگرا بودند ایرانی مسلمان، نه ایرانی نامسلمان. آن ملی‌گراها زمان جنگ هم نمی‌آمدند آن‌ها که می‌گفتند ایران ایران نه اسلام. خب ایران در خطر است. تو به اسلام آن کاری نداشته باش چرا نمی‌آیی بجنگی و دفاع کنی؟ نمی‌آمدند. الآن هم که همین‌ها می‌گویند منافع ملی ایران، چه ربطی به قضایای منطقه و سوریه و فلسطین دارد؟ خود آن‌ها می‌گویند ربط دارد. خودشان می‌گویند هدف اصلی زدن و شکستن ایران است. چون ایران کل جبهه مقاومت را امام خمینی فعال کرد اگر این جبهه اصلی این پشتوانه را بزنیم دیگر کل منطقه را مثل قبل کنترل می‌کنیم و دوباره حاکم می‌شویم. بعد داعش خودش صریح گفت، بارها صریح گفته، چرا آمدند از بین آن همه زائر گشتند ایرانی‌ها را پیدا کردند زدند. خب این‌ها صریح گفتد می‌آیند. تا همین الآن چندتا گروه از این‌ها گرفتند؟ این‌ها همه جا موفق بودند در ایران تا الآن موفق نبودند حالا بعد از من نمی‌دانم. و الا این‌ها در فرانسه، در انگلیس، در آمریکا، در ایتالیا، در بلژیک، همه جا رفتند عملیات کردند این‌ها نیروهای اطلاعاتی‌شان ضعیف‌تر از ما بودند. بعد ما که در مرکز صحنه هستیم و بغل کشورهای جنگ‌زده هستیم و آن‌ها خودشان می‌گویند اگر ایران کمک مشورتی و حمایتی نکند ما هم یمن و هم عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و را کنترل می‌کنیم. حکومت مصر هم که خود عربستان و آمریکا و اسرائیل کودتا کردند و این سی‌سی را آوردند چون از قبلی‌ها توقعاتی داشتند دیدند به خرجش نمی‌ارزد و الا اخوانی‌ها متأسفانه با آمریکا و اسرائیل همکاری کردند. ولی آن‌ها دیدند به خرج و خطر و ریسک آن نمی‌ارزد آن‌ها را هم برداشتند. آن‌ها گفتند مدام به ما می‌گویند باید آمریکا مستقیم به سوریه حمله کند! خب اولاً ما که مستقیم به عراق و افغانستان حمله کردیم چه چیزی بدست آوردیم؟ آن‌جا را هم نتوانستیم نگه داریم. ثانیاً – عین عبارت آن است – می‌گوید حمله به سوریه حمله به ایران و روسیه است و ما نمی‌توانیم وارد درگیری بشویم و بجنگیم. ترامپ اعلام کرد که ما باید با ایران بسازیم و الا این آتش در منطقه مدام گسترش پیدا می‌کند. این آتش را آن‌ها روشن کردند تا این طرف را بسوزاند. ولی می‌دانید آتش قابل کنترل نیست. مثل این که شما بگویید من در انبار کاه آتش روشن می‌کنم این طرف بسوزد آن طرف نرود! خب یک باد می‌آید این طرف هم می‌آید. این‌ها دیدند این طرف آمد و نمی‌شود کنترل کرددسته دوم فریب خورده‌هایی هم هستند که یک وقت‌هایی لگد می‌پرانند و چموش هستند. همانطور که این همه دارند در عراق و سوریه جنایت می‌کنند یک هزارم و یک میلیونیوم آن هم ممکن است به اروپا بروند در آمریکا یا در کشورهای دیگر هم انجام بدهند وقتی حزب‌الله را دیدند که طرف می‌آید پیشانی‌بند می‌بندد مادرش به او می‌گوید که المنار بود که برای تلویزیون حزب‌الله که حالا همه جا آن را سانسور می‌کنند – گفت وقتی ما لبنانرا آزاد کردیم مدام فیلم‌های این بچه‌ها را در تلویزیون نشان دادیم که یاحسین،‌ مادرش گفت برو شهید می‌شوی و به محضر خدا می‌روی، بعد می‌رفت عملیات می‌کرد و پیروز می‌شد، بعد فیلم آن را نشان دادند که عملیات استشهادی کرد و زد صدتا اسرائیلی لت و پار شدند می‌گفت این فیلم‌ها مدام پخش می‌شد و این جوان‌های مسلمان اهل سنت در کشورهای دیگر عربی، مدام این‌ها را می‌دیدند و می‌گفتند ببینید دوتا بچه شیعه چه می‌کنند. بعد یک موجی افتاد و خانواده‌های اهل سنت اسم بچه‌هایشان را حسین، عباس یا نصرالله می‌گذاشتند. این موج ایجاد شد دیدند باید یک قهرمان‌سازی بکنند که به یک مدل و الگوی این‌ها حزب‌الله و سیدحسن نصرالله و ایران نباشد بعد از جنگ 33 روزه این‌قدر ما تحقیر شدیم عزت عرب یعنی این، عرب این‌طوری عزت پیدا می‌کند. در جنگ 33 روزه اسرائیل بعدها گفت کشورها و دولت‌های عربی منطقه به ما گفتند هرچه می‌خواهی خرج کن پولش با ما، حزب‌الله را نابود کن! پول تمام فشنگ‌ها، بمب‌ها، موشک‌ها همه را ما می‌دهیم هر خسارتی هم که به اسرائیل بزنند ما تأمین و جبران می‌کنیم. حزب‌الله را بزنید، ایران را نابود کنید و از این‌جا برش دارید. بدانیم پشت صحنه چه بوده؟ و بعد این عملیات‌های تروری که همه جا این‌ها دارند انجام می‌دهند، بعد آمدند الگوی دروغین برای آن‌ها ساختند مخصوصاً این داعش. یک الگوسازی الکی، برای این که هزاران جوان سنی که تحت تأثیر انقلاب ما روح انقلابی پیدا کردند که اسلام، تمدن‌سازی اسلامی، حکومت اسلامی، حالا او می‌گوید خلافت اسلامی، این‌ها را با یک پروژه بسیار پیچیده و شیطنت‌آمیز با کمک رژیم‌های عربی و اسرائیل و آل سعود با کمک ایدئولوژی وهابیت اینها را به پروژه کشانده که بله بله! جهاد! شهادت! منتهی کجا با چه کسی؟ با آمریکا، اسرائیل، با رژیم‌های فاسد عربی نه. با سوریه. با حزب‌الله بجنگیم. همان انرژی را الگوسازی، مدل‌سازی علیه خودش. هدف در درجه اول و آخر زدن ایران است. از اول هم همین بود. یک وقتی بِلِر نخست‌وزیر انگلیس گفت ما عراق و افغانستان را گرفتیم میوه آن را می‌خواهیم در ایران بچینیم. چه زمانی به افغانستان حمله کردند؟ آن موقع این را گفتند. افغانستان بعد هم عراق. گفتند در ایران، باید سعی کنیم مسئولینی باشند که این‌ها بترسند و هم خودشان بترسند و هم مردم را بترسانند که آی آمدند! آی نمی‌شود مقاومت کنیم. آی تمام شد! آی امتیاز بدهیم و بگوییم ببخشید معذرت می‌خواهیم. خب هرچه هم گفتیم ببخشید معذرت‌خواهی می‌کنیم تقریباً به تمام تعهدات‌مان در مسائل هسته‌ای عمل کردیم و آن طرف عمل نکرد. با این که همان موقع هم گفته می‌شد این‌ها عمل نمی‌کنند چه تضمینی است که عمل کنند؟ نکردند. حالا آن‌ها که التزام عمل کرده بودند عمل نمی‌کردند این که از اول هم مخالف بود و می‌گفت من عمل نمی‌کنم این می‌خواهد عمل کند؟! این هم جالب است یک دوره آمریکاشناسی و غرب‌شناسی برای عاشقان ایالات متحده که مدام این‌جا در حکومت و جامعه ما بخشی از اشخاص می‌گفتند چرا مدام مرگ بر آمریکا مرگ بر آمریکا می‌گویید خب یک بار هم بروید مذاکره حل شود! مدام آمریکا می‌گوید بیایید مذاکره کنیم! خیلی خب مذاکرات از این بهتر؟ امتیازها را دادیم به این آسانی هم نمی‌شود جبران کرد. نه آن دلارهایی را که گفتند می‌دهند نه آن چند میلیارد دلار را دادند نه بانک‌ها آماده شد و اجازه دادند کارهای بانکی انجام شود، تحریم‌های جدید دوباره وضع کردند که آخرین آن همین بود که اعلام کردند ده سال دیگر تحریم‌های داماتو ادامه پیدا کند که رهبری گفت اگر این کار را بکنید ما واکنش نشان می‌دهیم. این دوره یک دوره آزمایش خیلی قشنگی بود و خیلی چیزها افشا شد. البته هزینه دادیم ولی افشا شد لازم بود مخصوصاً نسل جدید، شماها که اصلاً نبودید ممکن بود در ذهن بعضی از شماها این سؤال بیاید که مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس، مرگ بر اسرائیل به ما چه! به شماها چه! یک دوره بیایید مذاکره کنیم آزمایش کنیم. گفت آزمایش می‌کنیم 1، 2، 3. خب آزمایش کردیم 1، 2، 3 ! مذاکره کنیم شاید حل شود خب مذاکره کردیم! آن‌ها به حرف‌هایشان عمل می‌کنند شما عمل کنید! خب ما عمل کردیم آن‌ها نکردند و گفتند عمل نمی‌کنیم. دولت‌شان هم عوض شد. پاره نکرده عمل نکردند، آن‌ها که امضاء کردند عمل نکردند این که می‌خواسته پاره کنه، می‌خواسته بیاید به چه چیز آن عمل کند؟! این یک تجربه خوبی بود که می‌گفتند با آمریکا و با غرب مذاکره کنید اعتماد کنید حسن نیت داشته باشید این‌قدر بدبین نباشید شماها مدام دنبال جنگ هستید، دنبال مرگ هستید، یک کم دنبال زندگی باشید. خیلی خب این یک نمونه حاضر و آماده. ایران هم به لحاظ پیشرفت در مسائل هسته‌ای ترمز زد، و دوباره جزو چند کشور جهان شده بودیم جبران کردن این هزینه دارد. یک نهضت عظیم علمی در این قضایا داشت اتفاق می‌افتد که متأسفانه با این قراردادها متوقف شد. یک عده از این بچه‌ها دلسرد شدند.

آیا ما باید هزینه می‌پرداختیم برای این که بفهمیم به آمریکا نمی‌شود اعتماد کرد؟ باید حتماً هزینه بپردازیم؟ چون بعضی‌ها عقل دارند بعضی‌ها که عقل ندارند باید تجربه کنند. دیدید گاهی به افرادی می‌گوییم که این کار را نکن، این‌طوری می‌شود، این‌طوری می‌شود او گوش نمی‌کند. می‌گویند خیلی خب گفتگوی عقلی و استدلال برای تو کارآمد نیست خب برو تجربه کن این باید برود محکم سرش به دیوار بخورد خونی بشود بعد برگردد بگوید چه شد؟ بگوید خیلی خب همان که گفتم شد! همین که گفتم گوش نکردی شد. حالا بعضی‌ها می‌گفتند این مذاکره و رابطه با آمریکا را باید تجربه کنیم با عقل نمی‌فهمیم. خب اگر عقلت را به کار بیندازی می‌فهمی که به اینها چطوری می‌شود اعتماد کرد؟ چرا آمریکا باید پیشرفت ما را بخواهد؟ همین سؤال را یک آدم عاقل جواب بدهد. چرا آمریکا که این انقلاب بزرگترین صدمات را به او زده و ایران را از توی مشت آن درآورده و جاهای دیگر را دارد از مشت آن‌ها درمی‌آورد برای چه آمریکا بخواهد ما مشکل نداشته باشیم و پیشرفت کنیم؟ خب اگر عقل‌تان جواب نمی‌دهد نمی‌فهمید خیلی خب بروید تجربه کنید. حالا این تجربه را کردید. راجع به منطقه هم همین‌طور است. بعضی‌ها می‌گویند بیاییم تجربه کنیم بگوییم سوریه، عراق، لبنان، یمن، هیچ کمکی حتی مشورتی هم ندهیم بگذاریم برود به غرب بگوییم ما کاری نداریم بیا هر کاری می‌خواهی بکن این‌ها برای شما. به شرطی این که بعدش با ما کاری نداشته باشی. اصلاً شما فرض کن قرارداد امضاء کنند که شما به عراق و سوریه کمک مستشای نکنید، اسلحه نفروشید، و گاهی آدم‌ها و بچه‌هایتان آن‌جا نیایند بگذارید ما این‌ها را بگیریم بعد هم تاریخ مصرف داعش تمام می‌شود چون هر وقت بخواهند دم او را می‌چینند. داعش را برای ما درست کردند نه برای خودشان. بعد هم داعش را جمع می‌کنند بر کل این کشورها مسلط می‌شوند بعد سراغ شما می‌آیند مستقیم نمی‌آید بگوید ما می‌خواهیم با ایران بجنگیم جرأت نمی‌کند بعد یک مرتبه می‌بینید ده‌تا گروه مسلح از ده‌تا مرز وارد می‌شوند آمریکا هم اول محکوم می‌کند. این‌ها تروریزم است ما محکوم می‌کنیم ولی پشت صحنه مدام پول، اسلحه، تبلیغ. بعد شما همین کارهایی را که یک هزارم و یک میلیونیوم آن را باید الآن در منطقه انجام بدهید بعد یک میلیون برابرش را باید داخل کشور انجام بدهی و به این آسانی‌ها به نتیجه نمی‌رسد نمی‌توانی آن را جمع کنی. برنامه این‌ها این بود که هر هفته در شهرهای بزرگ ایران انفجار باشد ده‌ها گروه این‌ها را گرفتند. برنامه این‌ها این بود از ترور دانشمندان هسته‌ای شروع کردند که بعد بیایند بقیه‌اش را ادامه بدهند. ما استدلال عقلی داریم اگر کسانی که عاقل نیستد اهل عقل نیستند می‌خواهند تجربه کنند به آن‌ها باید بگوییم که ملت ایران موش آزمایشگاهی نیستند که بگویید روی آن تجربه کنیم ببینیم چه می‌شود؟ همین کاری که با ایران کردند صد برابر بدترش را در منطقه با ایران انجام می‌دهند. ایران با عراق و سوریه و یمن و مسلط بشوند بعد تجربه کنیم ببینیم بعد با ایران می‌خواهند چه کار کنند؟ ما می‌دانیم می‌خواهند با ایران چه کار کنند؟ همان کاری که در جنگ 8 ساله کردند همان کاری که الآن در این کشورها دارند می‌کنند صد برابر آن را در ایران خواهند کرد. بنابراین اگر شما برای دفاع از غرور ملی هم نه، بعضی‌ها می‌گویند ما غرور نمی‌خواهیم عزت، نمی‌خواهیم این‌ها آدم بی‌عزت ذلیل هستند، ولی منافع را می‌خواهیم. ما می‌خواهیم امنیت داشته باشیم زندگی کنیم، ما می‌خواهیم صبح برویم سر کار، شب به خانه برگردیم، خب به این‌ها باید بگوییم عراقی‌ها و سوری‌ها و یمنی‌ها هم می‌خواستند صبح بروند سر کارشان شب بیایند خانه‌هایشان. نشد. آن‌ها هم همین را می‌خواهند. آن‌ها هم منافع ملی‌شان را می‌خواهند. یمنی‌ها بیچاره‌ها چه می‌خواهند؟ می‌خواهند زندگی عادی‌شان را داشته باشند آن‌ها نمی‌گذارند. اگر ایران ضعف نشان بدهد اگر ایران تسلیم این‌طور تهدیدها و وعده‌ها بشود اگر ایران به این قدرت‌ها بگوید عراق و سوریه و یمن و لبنان، همه برای شما، ما هیچ کمکی نمی‌کنیم اگر این کار را بکنید یعنی ایران را درست دم گلوله توپ قرار دادید یعنی دو سال نخواهد کشید بعد از این که این‌ها بر آن مسلط بشوند مطمئن هستم دو سال هم نخواهد شد تمام این مسائل در ایران خواهد بود حالا بعضی از مناطق کمتر و بعضی بیشتر. آن جنگ 8 ساله و تروریزم چند ساله‌ای که ما اول انقلاب تجربه کردیم شما به دنیا نبودید که آن‌ها 15 هزار نفر را ترور کردند. سازمان مجاهدین خلق، منافقین، چریک‌های فدایی خلق، حزب دموکرات کردستان، حزب کوموله، بین 15 تا 17 هزار نفر را در خیابان‌ها ترور کردند. همین مشهد سال 60- 61 هر هفته درگیری بود. توی خیابان می‌دیدید یک مرتبه مسلسل درآورد مردم را زدند. این شهید آزادی که چند وقت پیش او را آوردند از شهدای خیبر بود در خیبر با هم بودیم جایی که من مجروح شدم ایشان آن‌جا شهید شد و ماند حالا او را آوردند. پدر ایشان سبزی‌فروشی در چهارراه میدون‌بار داشت. عکس امام روی دیوارش بود همین منافقین و مجاهدین خلق آمدند نارنجک توی سبزی‌فروشی انداختند! نارنجک که توی سبزی‌فروشی که بنده خدا دارد سبزی می‌فروشد عکس امام روی دیوار است. مردم هم دارند سبزی تربچه و سبزی خوردن تره و جعفری می‌خرند! حالا شما آن تروریزم را شما ببین، امام گفت حالا که این‌طور است کل مردم اطلاعات هستند. همه اطلاعاتی باشید. آن موقع جمعیت 35 میلیون بود امام گفت اطلاعات 35 میلیونی، هر اتفاقی در کوچه و محله‌تان می‌افتد سریع پیگیری کنید خبر بدهید. ملت به صحنه آمد که این‌ها را کنترل کردند. اگر ما در قضایای منطقه کوتاهی کنیم تروریزمی صد بار وحشی‌تر از تروریزم اول انقلاب در تمام ایران راه خواهد افتاد و از داخل ایران سربازگیری خواهد کرد. همه‌شان خارجی نیستند از اختلافات، زمینه‌ها، مشکلات استفاده می‌کنند به اسم قومیت، به اسم مذهب، به اسم محله بالا، محله پایین، تمام دعواهایی که هست از هر دلیلی، همه‌اش این طور وقت‌ها فعال می‌شود. رساندن اسلحه به دست افراد که کاری ندارد همین الآن این‌قدر اسلحه وارد می‌شود مگر عراق، حالا یمنی‌ها از قبل بطور سنتی همه مسلح بودند مگر در سوریه مردم مسلح بودند؟ لازم نیست مسلح باشند وقتی زمینه ایجاد شد ظرف 6 ماه چند میلیون اسلحه توی آن کشور می‌ریزند. اتفاقاتی که 30- 40 سال پیش در لبنان افتاد از یک کوچه از این خانه به آن خانه این‌ها به هم تیراندازی می‌کردند این اتفاقات می‌افتد. این‌ها دنبال این‌طور مسائل هستند. اسم کُرد، ترک، بلوچ، فارس، شیعه، سنی. مثلاً دوتا منطقه که سر آب دعوا دارند مسلح که می‌شوند سر همین مسئله، وقتی این انسجام اجتماعی ازهم پاشید سر آب دعوا می‌کنند. آن‌جا سر ناموس دعوا می‌کنند، این‌جا سر ... راه می‌افتد. در عراق و سوریه میلیون‌ها آدم آواره شدند صدها هزار آدم کشته شدند. آب، برق، امنیت، صبح از خانه نمی‌توانی بیرون بیایی آیا شب برمی‌گردی خودت برمی‌گردی؟ نمی‌گردی؟ خانواده‌ات هست؟ نیست؟ چه اتفاقی می‌افتد؟ آدم‌ربایی و... خب همین‌هایی که می‌گویند منافع ملی. مدام دارم این‌ها را می‌گویم چون منافع ملی همین‌هاست مگر چیست؟ امنیت است، اقتصاد است، علم است، رشد علم است، وقتی یک کشوری دژهایش شکست دیگر پیشرفت علم یعنی چی؟ اصلاً امکان ندارد؟ اصلاً امکان هم داشته باشد چه فایده‌ای دارد؟ ثروت هم داشته باشی نمی‌توانی از آن استفاده کنی. وقتی امنیت نبود رفاه نیست، علم نیست، همین چیزهای مادی که شما دنبال آن هستید از دست می‌دهید. مگر این کشورهایی که ازهم پاشیدند دارند متلاشی می‌شوند مگر این‌ها دنبال ایدئولوژی بودند؟ مگر این‌ها می‌خواستند انقلاب صادر کنند؟ نه؛ داشتند زندگی‌شان را می‌کردند آن‌ها سراغ‌شان آمدند. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید وقتی می‌بینید دشمن قطعی مسلّم دارید بدان که اگر تو سراغ او نروی او سراغ تو می‌آید و بعد فرمود: «مَا غُزِیَ قَوْمٌ...» هیچ مردمی مورد حمله قرار نگرفتند و متلاشی نشدند به آن‌ها تجاوز نشد «قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ...» کسانی که در خانه‌هایشان نشستند و گفتند ما همین‌جا می‌نشینیم چون به دشمن اعتماد داریم! نه انشاءالله نمی‌آید. هر اتفاقی که می‌افتد می‌گویند انشاءالله گربه است! خب انشاءالله گربه است بعد می‌آید بالای سرت بعد می‌بینی گرگ و شیر درنده است! کدام گربه؟ یک کمی گربه‌اش درشت است و دندان‌هایش هم تیز است! امیرالمؤمنین(ع) فرمود من مثل یک کفتار نیستم که سرش را در لانه‌اش می‌کند و همین‌طور منتظر می‌ماند تا صیاد و شکارچی بالای سرش بیاید. وقتی می‌دانم قطعاً می‌خواهی سراغ من بیایی وقتی خود آمریکا بارها گفته ما دنبال براندازژی این رژیم بودیم، نگوید هم بارها این کار را کرده، وقتی چندتا کشور غربی پشت آن بودند وقتی صهیونیسم هست، وقتی رژیم‌های فاسد منطقه گفتند، اگر کسی بنشیند بگوید نه انشاءالله اینها با ما کاری ندارند خب احمق هستی. اصلاً ایدئولوژی و انقلاب را ولش کن، منافع ملی. تو به منافع ملی‌ات خیانت کردی. قطعاً وارد خانه‌ات می‌شوند. شما فکر می‌کنید اگر این‌ها بر عراق و سوریه و افغانستان مسلط بودند یا در آینده مسلط بشوند به احترام ایران و ایرانیان و ایران باستان و ایرانیان کنونی پشت مرز می‌ایستند و می‌گویند خیلی خب به مرزهای مقدس ایران زمین رسیدیم؟! ما تا همین‌جا برنامه داشتیم از این جا به بعد دیگر نه، با اجازه شما خداحافظ! آن کسی که می‌گوید منافع ملی اقتضاء می‌کند ما در مسائل منطقه بی‌طرف باشیم و کنار بکشیم از او می‌پرسیم واقعاً این‌قدر احمق هستی یا تظاهر به حماقت می‌کنی؟ هدف ماییم. الآن از موضع قدرت در خارج از ایران داریم مناطق را مدیریت می‌کنیم اگر این کار انجام نشود فردا داخل ایران منفعلانه از موضع ضعف باید از خودت دفاع کنی و نمی‌توانی دفاع کنی. داخل خودمان به جان خودمان می‌افتیم. همین اتفاقات همیشه افتاده، هر وقت ایران اشغال شده با استفاده از شرایطی بود که خود اختلافات داخلی و مسائل داخلی پیش آمده است.

سؤالاتی که به من دادید من جواب دادم. عرض خود را ختم می‌کنم. هانتر، یکی از این تیپ‌هایی است که آثار انقلاب اسلامی در جهان و مقابله‌هایی که آمریکا با او کرده بحث می‌کند می‌گوید آمریکا مجبور است برای اثبات باقیمانده قدرت خودش، که ما هنوز ابرقدرت هستیم! در حالی که خیلی ضعیف شده و ما نقش اصلی را در این ضعیف شدن آمریکا داشتیم خیلی چیزها را اعلام می‌کند دیگر انجام نمی‌شود در حالی که 40 سال پیش هرچی در دنیا می‌گفت اجرا می‌شد. الآن خیلی چیزها می‌خواهد، خیلی غلط‌ها می‌خواهد بکند گفت و نشد حالا دیگر نمی‌گوید. می‌گوید آمریکا برای اثبات هم باقیمانده ابرقدرتی و اقتدارش و هم برای اثبات ناکارآمدی و شکست انقلاب اسلامی ایران به سایر مسلمانان باید ایران را شکست بدهد چون ایران از موانعی گذشت که به تمام جهان اسلام و بلکه دنیا پیام داد که می‌شود جلوی این‌ها ایستاد دیدید ما ایستادیم شد. ما کردیم شد. ما توانستیم. و این خطرناک است. می‌گوید ما حاضریم بگذاریم ایران بماند ولی دارد به بقیه الگو می‌دهد بقیه را امیدوار کرد و بقیه ترس‌شان ریخت، بقیه را پررو کرد. جلوی چشم بقیه باید ایران شکست بخورد تا بقیه هوس نکنند که همین مسیر ایران را بروند. همین جنگ‌های داخلی را راه انداختند از جمله برای همین کار. دارند به کشورها می‌گویند اگر می‌خواهید با شعارهای ایران انقلاب کنید و همان کارها را بکنید ما نمی‌گذاریم ما شما را این‌طوری می‌کنیم. این کارهایی که در عراق و یمن کردیم این‌طوری می‌کنیم. ما نمی‌گذاریم بگویید در ایران انقلاب شد و رژیم هم عوض شد قشنگ دارند زندگی‌شان را می‌کنند دارند تمدن‌سازی می‌کنند بقیه هم باید همین کار را بکنند. نه؛ باید بفهمید که آن قضیه تمام شد ما نمی‌گذاریم این کار را بکنید. او را هم زمین می‌زنیم شما را هم نمی‌گذاریم آن مسیر را بروید. می‌گوید باید برای عبرت گرفتن کل مسلمین و بقیه ملت‌ها ایران را شکست بدهیم اگر بتوانیم ایران پس بگیریم بدون این تجزیه بشود ما پیروز شدیم اگر دیدیم نمی‌توانیم پس بگیریم باید کاری کنیم ایران تجزیه بشود. یعنی تروریزم و جنگ را به داخل ایران بکشانیم. این‌ها را 30 سال پیش گفتند زمانی که هنوز شوروی بود. اسلام انقلابی در رقابت بین شوروی و آمریکا در اولویت قرار گرفت از منظر جنگ سرد اول به آن توجه کردیم، بعد کم‌کم دیدیم اسلام‌گراها با رهبری انقلاب ایران تهدیدی برای منافع آمریکا در جهان و منافع امنیتی آمریکا تلقی می‌شوند و انقلاب اسلامی ایران نخستین رویارویی عمده آمریکا و غرب با اسلام سیاسی بود. آن موقع وزیر خارجه آمریکا سایلوس‌ونس می‌گوید بخاطر ترسی که ما داشتیم که موج ضد آمریکایی از ایران داشت سریع به تمام جهان گسترش پیدا می‌کرد دستور دادیم کارکنان آمریکایی از سمت‌های حساس در کل منطقه خلیج فارس و منطقه غرب آسیا برداریم به جای آن آدم‌های بومی بگذاریم چون بعد از انقلاب ایران این‌قدر نفرت علیه آمریکا زیاد شده که همه امیدوار شدند مثل ایران پیروز بشوند و هرجا آمریکایی می‌بینند تحریک می‌شوند و حمله می‌کنند. آمریکایی‌ها را از جلوی ویترین بردارید. وزیر خارجه آمریکا آن موقع اوایل انقلاب می‌گوید آمریکایی‌ها را که در کشور نوکرمان دارند آن‌جا را حکومت می‌کنند از جلوی ویترین بعد از انقلاب ایران کنار بکشید.

نمونه دیگر، ساندرز، می‌گوید ونس نگرانی‌اش را از امنیت و سلامتی دیپلمات‌ها و نظامیان آمریکایی در تمام کشورهای اسلامی و در تمام جهان ابراز کرد گفت آمریکا یک اقتدار و آتوریته‌ای داشت همه روی ما حساب می‌بردند از بعد از این که ایران این اتفاق افتاد مخصوصاً بعد از این که بچه‌ها لانه جاسوسی را گرفتند و این‌ها هیچ کاری نتوانستند بکنند می‌گوید اقتدار و عزت ما در دنیا لکه‌دار شده و تحقیر شدیم داریم دستور می‌دهیم کم‌کم بقیه نوکرها به حرف گوش نمی‌کنند چون این‌ها شاه را برداشتند نه ونس، و نه ساندرز، می‌گفتند ما هیچ وقت نمی‌توانیم مطمئن باشیم که حمله علیه آمریکا و آمریکاییان و منابع آمریکا در جهان اسلام تکرار نمی‌شود. ایران، انقلاب اسلامی این خط را شکست.

برژینسکی؛ می‌گوید احیای اسلام انقلابی بنیادگرا در تمام منطقه که منجر به سقوط شاه و انقلاب در ایران شد از این پس،‌ موجی از خطر مستمر و همیشگی برای منافع ما و متحدان ما در منطقه و در کل جهان ایجاد کرده است و رفاه و بهزیستی و ثروت غرب بطور کامل وابسته به نتیجه این درگیری است. متوجه شدید چه شد؟ می‌گوید اگر ما بخواهیم مثل قبل با غارت این کشورها خوب بخوریم ما آمریکا و چندتا کشور غربی بخواهیم همین‌طوری ثروت باشیم و بمانیم ما باید این خطر را مهار کنیم اگر ادامه پیدا کند کل منطقه را از دست ما خارج می‌کند. این‌ها را 35 سال پیش گفتند. همین اتفاق الآن افتاد. این را از این جهت عرض می‌کنم اتفاقاتی که دارد در منطقه می‌فهمد ساده، جزئی، بی‌ارتباط با بقیه مسائل نبینید این‌ها همه‌اش در این پروژه است. این همان جنگ است. این جنگ جهانی است و ادامه همان جنگ 8 ساله است. آن وقت جنگ در ایران بود حالا توی منطقه کشیده است. به شمال آفریقا رسیده است. می‌گوید مقامات آمریکا نسبت به درک اصول اسلام شیعی و آرمان‌های بیداری اسلامی، - عیناً بیداری اسلامی آورده – بنیادگرایان احساس نیاز می‌کنند. ما نفهمیدیم این چه حرکتی است باید درست بشناسیم. ناگهان پی بردیم که جریان بازگشت اسلام سیاسی یک خطر عمده و جهانی است و بزرگترین خطر است و باید مهار شود و خطر آن از خطر شوروی و کمونیزم برای ما خیلی بیشتر است. اما شوروی اشتباه کرد رفت افغانستان را اشغال کرد این باعث شد که دشمنی‌های مسلمین علیه آمریکا بخشی‌اش به سمت شوروی برگشت. می‌گوید این از یک جهتی به نفع ما شد و دیگر این که خودمان هم حواس‌مان پرت شد فکر کردیم خطر کمونیزم و اردوگاه کمونیزم دوباره حواس‌مان به آن پرت شد. چالش اسلام‌گرایان جدید تحت تأثیر انقلاب ایران که همه‌اش منبعث از تهران بود این را یک مدتی در ذهن ما مسئله درجه 2 شد. چالش اسلام‌گرایان و رقابت جنگ سرد با شوروی، آمریکا و نظام سرمایه‌داری غرب مشغول این دوتا خطر بود اما کم‌کم شوروی و کمونیزم اهمیت خود را از دست داد. ما احساس کردیم ایران یک خطر جهانی، یک جنبش جهانی دارد ایجاد می‌کند که خطرش برای ما از کمونیزم و شوروی بیشتر است. با شوروی می‌شود معامله کرد خط کلی ما یکی است ما با دنیا جنگ قدرت داریم. می‌خواهیم دنیا را با هم تقسیم کنیم ولی این‌ها شعارهای دیگری می‌دهند.

کارتر رئیس جمهور آمریکا در آن زمان، در خاطراتش نوشت که اشغال افغانستان توسط شوروی تحول جدی‌ای بود در دورانی که من بودم. اما مسئله مقاومت اسلامی در منطقه که با انقلاب ایران شروع شد این‌قدر جدی‌تر بود مخصوصاً که این‌ها سفارت ما را در آمریکا گرفتند و مقاومت کردند و نترسیدند و خمینی نترسید و نگذاشت بترسند خمینی گفت آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند می‌گوید این باعث شد که ما سر یک دوراهی رسیدیم که دشمن اصلی و خطر اصلی را باید انتخاب کنیم و ترجیح بدهیم که این چیست؟ احساس کردیم که خطر پیر شوروی است و خطر جوان انقلاب اسلامی و ایران با مرکزیت ایران است. بعد در آمریکا بحث کردیم که آیا جز حمله نظامی و اشغال ایران راه دیگری برای مهار این انقلاب داریم بعد تمام تحلیل‌مان به این جمع‌بندی رسید که ما نمی‌توانیم به انقلاب اسلامی حمله نظامی کنیم اگر این کار را بکنیم اشتباه ما در حمله به ایران بزرگتر از اشتباه شوروی از حمله به افغانستان است. به ایران بگوییم ببینید شوروی کمونیست است ما که کمونیست و ضددین و ضد خدا نیستیم او افغانستان را اشغال کرده است بیایید ما با همدیگر علیه شوروی متحد شویم. می‌گوید ما حتی به این استراتژی فکر کردیم که حالا که نمی‌شود با ایران جنگید بیاییم با ایران یک جوری کنار بیاییم بگوییم ایران توی اردوگاه ما بیاید با همدیگر با شوروی درگیر شویم اما اسلام تندرو با سکولاریزم و الحاد نه فقط شوروی بلکه آمریکا هم مخالف بود. کارتر می‌گوید مشاورین من امکان‌های جدید برای همکاری با جریان بیداری اسلامی را که از تهران آغاز شده بود شناسایی کردند و امیدوار بودند بتوانند منابع ایدئولوژیک و مادی آن را علیه کمونیزم و شوروی فعال کنند. درس‌هایی که در دهه 50 و 60 میلادی که اسلام علیه ملی‌گرایی عرب و ملی‌گرایان مستقل مورد استفاده قرار گفت. می‌گوید یک نوع ملی‌گرایی ما درست کردیم که علیه اسلام و به نفع ما فعالیت کند مثل ملی‌گرایی که شاه می‌گفت منتهی علیه اسلام ولی در برابر غرب و آمریکا دیگر نمی‌گفت ایران باستان هستیم! خب اگر تو ایران باستان و هخامنش هستی، وقتی جلوی آمریکا و انگلیس هستی آن‌جا کوروش و داریوش کجا هستند؟ دیگر آن‌جا نیستند. خب کوروش و داریوش و خشایار را علَم کن جلوی غرب بایست چنانچه این‌ها با غربی‌ها و با روم جنگیدند. چرا این‌جا از عزت ایران باستان حرف نمی‌زنی. هرجا می‌گویی ایران باستان، ایران قبل از اسلام، ایران را علیه اسلام مطرح می‌کنی. خب با عربی هم که آمد ایران را اشغال کرد که شما نجنگیدید. در رفتید همه‌تان به اروپا و آمریکا رفتید، به شرق و غرب رفتید در رفتید! نه با متجاوز در ایران جنگیدید نه هخامنشی و داریوش و کوروش در برابر غرب عمل کرده، که غرب آمده بر ایران مسلط شده، لباس‌تان را عوض کرده، خط الفبای‌تان را می‌خواست عوض کند، ناموس‌تان بی‌حجاب و برهنه کردند، نفت‌تان را غارت کردند، چرا آن‌جا خشایار و کوروش و داریوش نبود. خب ایران باستان جلوی انگلیس و آمریکا و غرب بایستد! آن‌جا نه، ایران ایران. می‌گوید یک ناسیونالیزم، ناسیونالیزم شاه بود در خدمت غرب و علیه اسلام بود ولی بعد هم یک ناسیونالیزم هم در بعضی از کشورها بوجود آمد که علیه غرب ایستاد مثل در ایران مصدق، در عرب‌ها جمال‌ عبدالناصر مصر و هیچ جبهه مقاومت عربی چپ. ناسیونالیزم قوم‌گرا، قذافی هم ادعا می‌کردند دارند همان مسیر را می‌روند. در اندونزی ملی‌گرایی اندونزی علیه آمریکا، می‌گوید ملی‌گرایی این‌طوری بوجود آمد ما آن‌جا لولوی کمونیزم را عَلَم کردیم بیایید چنانچه ما از اسلام‌گراها را استفاده کردیم حمایت کردیم مثلاً بعضی از اخوانی‌ها را به جان ناصر انداختیم و از این قبیل. حالا بیاییم از کمونیزم استفاده کنیم به اسم مبارزه با کمونیزم با همدیگر با اسلام‌گراها علیه کمونیست‌ها متحد شویم. می‌گوید خمینی فریب این سیاست را نخورد و گفت آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر. با هر دوی شما هستم نه شرقی نه غربی. ولی این همان پروژه‌ای است که الآن دارد به اسم اسلام‌گرایی علیه انقلاب اسلامی در منطقه اجرا می‌شود.

من این سندها را برایتان خواندم که ببینید این‌ها از 30 سال پیش چه دارند می‌گویند، می‌گویند ما از آن موقع دنبال این خط بودیم. این پروژه‌ای که الآن دارد اجرا می‌شود ادامه همان خط است و این جنگ ادامه همان جنگ است. تمام این مانور موفقی که انقلاب اسلامی در منطقه داشته، بنیانگذاری آن توسط امام بود و رهبری با هوشمندانه‌ترین نوع، بدون این که ایران وارد جنگ شده باشد، جنگی که در واقع هدفش ایران است توانسته در خارج از ایران مدیریت کند. بعضی‌ها می‌گویند ایران دارد برای سوریه می‌جنگد. قضیه عکس است. یک وقتی بشار اسد بطور خصوصی به بچه‌های ایران گفته بود که اگر ایران نبود این‌ها سوریه و عراق را گرفته بودند. آمریکا و غرب ده بار بیشتر گفتند رابطه‌ات را با ایران و حزب‌الله قطع کن بمان و حکومت کن ما با تو کاری نداریم و کل این بساط داعش را جمع می‌کنیم. اگر الآن سوریه به آمریکا و اسرائیل اعلام کند ما با شما هستیم ما از ایران و حزب‌الله رابطه‌مان را غرب می‌کنیم. غرب و آمریکا و ناتو به این‌ها اطمینان داده که ما بساط داعش را جمع می‌کنیم خودت هم حاکم باش. نه این که ما خواسته باشیم آن‌ها فدای ما بشوند، همه را ما با هم یک جبهه متحد مظلوم می‌دانیم که همه باید از هم دفاع کنیم. هم از بُعد منافع ملی اگر نگاه کنیم هم از بُعد اسلامی و انسانی اگر نگاه کنیم. نوع مدیریت رهبری بود که ما بدون این که وارد جنگی بشویم که این جنگ علی‌الاصول علیه ما بود بتوانیم موفق بشویم و در این جنگ الآن برگ برنده دست این طرف است و آن‌ها دارند مدام ضعیف می‌شوند و تا مرز شکست پیش می‌روند.



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha